متن کوتاه انگلیسی - یک تعطیلات تابستانی عالی

برای یادگیری زبان انگلیسی به طور خودآموز راههای زیادی وجود دارد. امروزه در عصر اینترنتی ما از این موهبت برخورداریم که هر زبانی که می‌خواهیم را به رایگان یاد بگیریم. در این مسیر تنها مواردی که مهم هستند، حوصله، تعهد و منابع درست است. موسسه زبان ویستا سعی دارد که این منابع را در اختیار شما بگذارد؛ منابعی که همه رایگان هستند.

A great summer vacation

I just returned from the greatest summer vacation! It was so fantastic, I never wanted it to end. I spent eight days in Paris, France. My best friends, Henry and Steve, went with me. We had a beautiful hotel room in the Latin Quarter, and it wasn’t even expensive. We had a balcony with a wonderful view.

We visited many famous tourist places. My favorite was the Louvre, a well-known museum. I was always interested in art, so that was a special treat for me. The museum is so huge, you could spend weeks there. Henry got tired walking around the museum and said “Enough! I need to take a break and rest.”

We took lots of breaks and sat in cafes along the river Seine. The French food we ate was delicious. Steve’s favorite part of the vacation was the hotel breakfast. He said he would be happy if he could eat croissants like those forever. We had so much fun that we’re already talking about our next vacation!

ترجمه

یک تعطیلات تابستانی عالی

اخیرا از یک تعطلات تابستانی عالی برگشتم! واقعا عالی بود، هیچوقت نمی‌خواستم تمام شود. هشت روز را در پاریس، فرانسه سپری کردم. بهترین دوستانم، هری و استیو، با من به سفر آمدند. ما یک اتاق هتل زیبا در یک منطقه‌ی لاتین داشتیم و خیلی گران نبود. یک بالکن با یک ویوی فوق العاده داشتیم.

ما بسیاری از مکانهای توریستی را بازدید کردیم. مکان مورد علاقه‌م لوور بود که یک موزه‌ی شناخته شده است. همیشه به هنر علاقه داشتم، و این برای من بسیار ویژه بود. موزه بسیار بزرگ است و می‌شود هفته‌ها در آن ماند. هنری از قدم زدن در اطراف موزه خسته شد و گفت «کافیه! نیاز به استراحت دارم».

ما توقف‌های زیادی داشتیم و در کافه‌های امتداد رودخانه‌ی سن نشستیم. غذای فرانسوی‌ای که خوردیم خوشمزه بود. بخش مورد علاقه‌ی استیو در تعطیلات صبحانه ی هتل بود. او گفت که اگر میتوانست برای همیشه کرواسانت بخورد واقعا خوشحال میشد. خیلی به ما خوش گذشت و ازینرو از همین الان درباره‌ی تعطلات بعدی صحبت می‌کنیم.